آينده ايران به دست مريم رجوي است
سی و اندی سال گذشت، سالیانی آکنده از درد و رنج برای مردم ایران. برای مردمی که جوهرهی مقاومت را در وجود خود دارند و هیچگاه از آن عقبنشینی نخواهند کرد. بله، سالیانی که طی آن میزان جرم و جنایت، اختلاس و غارتگری، اسید پاشی، خشونت علیه زنان، قتل و کشتار، اعدام، سرکوب مردم و امثال آن افزایش یافت. این بود آیندهیی که آخوندها با سوءاستفاده از ابزار دین برای مردم به همراه آوردند. در چنین وضعیت نابسامانی که آینده جوانان میهن توسط دستان پلید دیوصفتان زمانه، نابود میشود، چه میتوان کرد؟ آیا با این وضع میتوان به آینده امیدوار بود؟ چگونه میتوان به آینده امیدوار بود، هنگامی که جوانان در بیدادگاههای رژیم جان میدهند، زندانیان در اعتصاب هستند و با مرگ دست و پنجه نرم میکنند.. چگونه میتوان به آینده امیدوار بود وقتی که خانوادههایی به علت نبود مسکن در گور میخوابند و یا دخترکان زیبای سرزمین به جای تحصیل در مدارس، در زبالهها بهدنبال قوت روزانه خود میگردند. این است چهرهی ایران مظلوم و ستمدیده که در چنگال دیوصفتان اسیر است. ایرانی که مردمانش به وحشیانهترین شکلها شکنجه و سرکوب میشوند، مال و سرمایهشان به تاراج میرود و به ناحق کشته میشوند و ستمگران هر روز بر ثروت خود که حاصل رنج مردم است میافزایند و به جای آنها تصمیم میگیرند.
اما امید هست. چرا که مردم ایران که جوهره مقاومت را در وجودشان نگاه داشتهاند، به رهایی خود از چنگال اهریمن سیاه، ایمان دارند.
بله! پرچم و شعله مقاومت وجود دارد، مقاومتی که این امید را داده و میدهد. مقاومتی که همه برنامهها و آرمانهایش را برای ایرانی آزاد توأم با مردمسالاری و برابری و پیشرفت و آیندهای درخشان آماده کرده است. آرزوهای جوانان در این مقاومت دست یافتنی خواهد بود و این مقاومت نقاب از چهرهی سیاه این دیو پلید خواهد افکند. چهرهی حقیقی ایران، چهره مقاومت است که نوید بخش ندای رهایی و آینده روشن برای ایران است. آینده درخشانی که در آن هر گونه طرز تفکر، آزادی بیان دارد. آیندهای که در آن هیچگونه تعصب مذهبی افراطی، رنج و خشونت وجود ندارد. آیندهای که جوانان وطن به آزادی و رویاهای خود دست خواهند یافت.
ش. بهار از تهران
ليست هناك تعليقات:
إرسال تعليق